فال حافظ روزانه پنجشنبه 27 دی 1403 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 153
سحر چون خسرو خاور علم بر کوهساران زد ، به دست مرحمت يارم در اميدواران زد چو پيش صبح روشن شد که حال مهر گردون چيست ، برآمد خنده خوش بر غرور کامگاران زد نگارم دوش در مجلس به عزم رقص چون برخاست ، گره بگشود از ابرو و بر دل هاي ياران زد من از رنگ صلاح آن دم به خون دل بشستم دست ، که چشم باده پيمايش صلا بر هوشياران زد کدام آهن دلش آموخت اين آيين عياري ، کز اول چون برون آمد ره شب زنده داران زد خيال شهسواري پخت و شد ناگه دل مسکين ، خداوندا نگه دارش که بر قلب سواران زد در آب و رنگ رخسارش چه جان داديم و خون خورديم ، چو نقشش دست داد اول رقم بر جان سپاران زد منش با خرقه پشمين کجا اندر کمند آرم ، زره مويي که مژگانش ره خنجرگزاران زد شهنشاه مظفر فر شجاع ملک و دين منصور ، که جود بي دريغش خنده بر ابر بهاران زد از آن ساعت که جام مي به دست او مشرف شد ، زمانه ساغر شادي به ياد ميگساران زد ز شمشير سرافشانش ظفر آن روز بدرخشيد ، که چون خورشيد انجم سوز تنها بر هزاران زد دوام عمر و ملک او بخواه از لطف حق اي دل ، که چرخ اين سکه دولت به دور روزگاران زد
نظر بر قرعه توفيق و يمن دولت شاه است
،
بده کام دل حافظ که فال بختياران زد
تعبیر:
بخت و اقبال مساعدی خواهی داشت. شاهد پیروزی را به زودی در بر خواهی گرفت. راهی را که در پیش گرفته ای ادامه بده. با توکل به خداوند موفق خواهی شد.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 27 دی 1403 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 392
داني که چيست دولت ديدار يار ديدن ، در کوي او گدايي بر خسروي گزيدن از جان طمع بريدن آسان بود وليکن ، از دوستان جاني مشکل توان بريدن خواهم شدن به بستان چون غنچه با دل تنگ ، وان جا به نيک نامي پيراهني دريدن گه چون نسيم با گل راز نهفته گفتن ، گه سر عشقبازي از بلبلان شنيدن بوسيدن لب يار اول ز دست مگذار ، کآخر ملول گردي از دست و لب گزيدن فرصت شمار صحبت کز اين دوراهه منزل ، چون بگذريم ديگر نتوان به هم رسيدن
گويي برفت حافظ از ياد شاه يحيي
،
يا رب به يادش آور درويش پروريدن
تعبیر:
فرصت ها را بیهوده از دست نده و کینه های کهنه را از دل بیرون کن و راه صلح و آشتی و دوستی را باز کن. زندگی بدون رفیق شفیق و یار همراه، بسیار سخت و دشوار است. مانند آینه یکرو و یکرنگ باش تا زندگی سالم و خوبی در پیش داشته باشی.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 27 دی 1403 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 219
کنون که در چمن آمد گل از عدم به وجود ، بنفشه در قدم او نهاد سر به سجود بنوش جام صبوحي به ناله دف و چنگ ، ببوس غبغب ساقي به نغمه ني و عود به دور گل منشين بي شراب و شاهد و چنگ ، که همچو روز بقا هفته اي بود معدود شد از خروج رياحين چو آسمان روشن ، زمين به اختر ميمون و طالع مسعود ز دست شاهد نازک عذار عيسي دم ، شراب نوش و رها کن حديث عاد و ثمود جهان چو خلد برين شد به دور سوسن و گل ، ولي چه سود که در وي نه ممکن است خلود چو گل سوار شود بر هوا سليمان وار ، سحر که مرغ درآيد به نغمه داوود به باغ تازه کن آيين دين زردشتي ، کنون که لاله برافروخت آتش نمرود بخواه جام صبوحي به ياد آصف عهد ، وزير ملک سليمان عماد دين محمود
بود که مجلس حافظ به يمن تربيتش
،
هر آن چه مي طلبد جمله باشدش موجود
تعبیر:
به آرزوی خود می رسی. دنیا بر وفق مرادت می شود. هرچه بخواهی بدست خواهی آورد. خداوند را شاکر باش تا نعمات خود را بر تو ارزانی دارد.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 27 دی 1403 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 157
هر که را با خط سبزت سر سودا باشد ، پاي از اين دايره بيرون ننهد تا باشد من چو از خاک لحد لاله صفت برخيزم ، داغ سوداي توام سر سويدا باشد تو خود اي گوهر يک دانه کجايي آخر ، کز غمت ديده مردم همه دريا باشد از بن هر مژه ام آب روان است بيا ، اگرت ميل لب جوي و تماشا باشد چون گل و مي دمي از پرده برون آي و درآ ، که دگرباره ملاقات نه پيدا باشد ظل ممدود خم زلف توام بر سر باد ، کاندر اين سايه قرار دل شيدا باشد
چشمت از ناز به حافظ نکند ميل آري
،
سرگراني صفت نرگس رعنا باشد
تعبیر:
فرصت را غنیمت بدان تا به مقصود خود برسی. کینه و دشمنی را رها کن و راه آشتی و دوستی را در پیش گیر. غم و غصه را رها کن که با ناله و شکوه به جایی نخواهی رسید.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 27 دی 1403 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 385
يا رب آن آهوي مشکين به ختن بازرسان ، وان سهي سرو خرامان به چمن بازرسان دل آزرده ما را به نسيمي بنواز ، يعني آن جان ز تن رفته به تن بازرسان ماه و خورشيد به منزل چو به امر تو رسند ، يار مه روي مرا نيز به من بازرسان ديده ها در طلب لعل يماني خون شد ، يا رب آن کوکب رخشان به يمن بازرسان برو اي طاير ميمون همايون آثار ، پيش عنقا سخن زاغ و زغن بازرسان سخن اين است که ما بي تو نخواهيم حيات ، بشنو اي پيک خبرگير و سخن بازرسان
آن که بودي وطنش ديده حافظ يا رب
،
به مرادش ز غريبي به وطن بازرسان
تعبیر:
از دوست و مقصود خود دور مانده ای و در آرزوی دیدار او به سر می بری. به زودی مقصود تو حاصل خواهد شد و به آرزوی خود می رسی. دست از تلاش بر ندار.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 27 دی 1403 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 5
دل مي رود ز دستم صاحب دلان خدا را ، دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا کشتي شکستگانيم اي باد شرطه برخيز ، باشد که بازبينيم ديدار آشنا را ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون ، نيکي به جاي ياران فرصت شمار يارا در حلقه گل و مل خوش خواند دوش بلبل ، هات الصبوح هبوا يا ايها السکارا اي صاحب کرامت شکرانه سلامت ، روزي تفقدي کن درويش بي نوا را آسايش دو گيتي تفسير اين دو حرف است ، با دوستان مروت با دشمنان مدارا در کوي نيک نامي ما را گذر ندادند ، گر تو نمي پسندي تغيير کن قضا را آن تلخ وش که صوفي ام الخبائثش خواند ، اشهي لنا و احلي من قبله العذارا هنگام تنگدستي در عيش کوش و مستي ، کاين کيمياي هستي قارون کند گدا را سرکش مشو که چون شمع از غيرتت بسوزد ، دلبر که در کف او موم است سنگ خارا آيينه سکندر جام مي است بنگر ، تا بر تو عرضه دارد احوال ملک دارا خوبان پارسي گو بخشندگان عمرند ، ساقي بده بشارت رندان پارسا را
حافظ به خود نپوشيد اين خرقه مي آلود
،
اي شيخ پاکدامن معذور دار ما را
تعبیر:
مشکلات و سختیهایی در سر راه تو است اما نگران نباش زیرا سختی روزگار گذراست و تمام می شود. راحتی زندگی در مدارا کردن با دشمنان و جوانمردی با دوستان است. سرنوشت را با صبر و توکل و قناعت به راحتی می توان پذیرفت.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 27 دی 1403 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 378
ما نگوييم بد و ميل به ناحق نکنيم ، جامه کس سيه و دلق خود ازرق نکنيم عيب درويش و توانگر به کم و بيش بد است ، کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنيم رقم مغلطه بر دفتر دانش نزنيم ، سر حق بر ورق شعبده ملحق نکنيم شاه اگر جرعه رندان نه به حرمت نوشد ، التفاتش به مي صاف مروق نکنيم خوش برانيم جهان در نظر راهروان ، فکر اسب سيه و زين مغرق نکنيم آسمان کشتي ارباب هنر مي شکند ، تکيه آن به که بر اين بحر معلق نکنيم گر بدي گفت حسودي و رفيقي رنجيد ، گو تو خوش باش که ما گوش به احمق نکنيم
حافظ ار خصم خطا گفت نگيريم بر او
،
ور به حق گفت جدل با سخن حق نکنيم
تعبیر:
مراقب باش تا با سهل انگاری و بی فکری، خود را دچار مشکل نسازی. در هر کار با تفکر و اندیشه پیش برو تا به مقصود خود برسی. به آنچه که داری قناعت کن و برای بیش و کم دنیا، خود را بیهوده به رنج و زحمت نینداز.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 27 دی 1403 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 260
اي سرو ناز حسن که خوش مي روي به ناز ، عشاق را به ناز تو هر لحظه صد نياز فرخنده باد طلعت خوبت که در ازل ، ببريده اند بر قد سروت قباي ناز آن را که بوي عنبر زلف تو آرزوست ، چون عود گو بر آتش سودا بسوز و ساز پروانه را ز شمع بود سوز دل ولي ، بي شمع عارض تو دلم را بود گداز صوفي که بي تو توبه ز مي کرده بود دوش ، بشکست عهد چون در ميخانه ديد باز از طعنه رقيب نگردد عيار من ، چون زر اگر برند مرا در دهان گاز دل کز طواف کعبه کويت وقوف يافت ، از شوق آن حريم ندارد سر حجاز هر دم به خون ديده چه حاجت وضو چو نيست ، بي طاق ابروي تو نماز مرا جواز
چون باده باز بر سر خم رفت کف زنان
،
حافظ که دوش از لب ساقي شنيد راز
تعبیر:
غم و غصه ی هجران دوست را تحمل کن و افسرده نباش. به زودی به کام و مراد خود می رسی. صدق و صفا را فراموش نکن تا بتوانی حسن نیت خود را به همه ثابت کنی. ثابت قدم و استوار باش و از طعنه ی حسودان در هراس نباش.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 27 دی 1403 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 37
بيا که قصر امل سخت سست بنيادست ، بيار باده که بنياد عمر بر بادست غلام همت آنم که زير چرخ کبود ، ز هر چه رنگ تعلق پذيرد آزادست چه گويمت که به ميخانه دوش مست و خراب ، سروش عالم غيبم چه مژده ها دادست که اي بلندنظر شاهباز سدره نشين ، نشيمن تو نه اين کنج محنت آبادست تو را ز کنگره عرش مي زنند صفير ، ندانمت که در اين دامگه چه افتادست نصيحتي کنمت ياد گير و در عمل آر ، که اين حديث ز پير طريقتم يادست غم جهان مخور و پند من مبر از ياد ، که اين لطيفه عشقم ز ره روي يادست رضا به داده بده وز جبين گره بگشاي ، که بر من و تو در اختيار نگشادست مجو درستي عهد از جهان سست نهاد ، که اين عجوز عروس هزاردامادست نشان عهد و وفا نيست در تبسم گل ، بنال بلبل بي دل که جاي فريادست
حسد چه مي بري اي سست نظم بر حافظ
،
قبول خاطر و لطف سخن خدادادست
تعبیر:
آرزوهای دست نیافتنی و دور و دراز تو را دچار دردسر خواهد کرد. انسانی آزاد و رها باش و خود را از قید تعلقات دنیوی رها کن زیرا نعمت و شادی دنیا زودگذر است و همیشگی نیست. در زندگی میانه رو و قانع باش تا از آن لذت ببری.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 27 دی 1403 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 204
ياد باد آن که نهانت نظري با ما بود ، رقم مهر تو بر چهره ما پيدا بود ياد باد آن که چو چشمت به عتابم مي کشت ، معجز عيسويت در لب شکرخا بود ياد باد آن که صبوحي زده در مجلس انس ، جز من و يار نبوديم و خدا با ما بود ياد باد آن که رخت شمع طرب مي افروخت ، وين دل سوخته پروانه ناپروا بود ياد باد آن که در آن بزمگه خلق و ادب ، آن که او خنده مستانه زدي صهبا بود ياد باد آن که چو ياقوت قدح خنده زدي ، در ميان من و لعل تو حکايت ها بود ياد باد آن که نگارم چو کمر بربستي ، در رکابش مه نو پيک جهان پيما بود ياد باد آن که خرابات نشين بودم و مست ، وآنچه در مسجدم امروز کم است آن جا بود
ياد باد آن که به اصلاح شما مي شد راست
،
نظم هر گوهر ناسفته که حافظ را بود
تعبیر:
ایام جئانی و خوشگذرانی و راحتی زود می گذردو از خود و اطرافت غافل نشو که ناگهان این روزهای خوش جای خود را به رنج و مشقت می دهندو پس در عین خوشی و راحتی فکر آینده و حوادث ناگوار هم باش و همیشه آماده ی جنگ با مشقات باش.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 27 دی 1403 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 174
مژده اي دل که دگر باد صبا بازآمد ، هدهد خوش خبر از طرف سبا بازآمد برکش اي مرغ سحر نغمه داوودي باز ، که سليمان گل از باد هوا بازآمد عارفي کو که کند فهم زبان سوسن ، تا بپرسد که چرا رفت و چرا بازآمد مردمي کرد و کرم لطف خداداد به من ، کان بت ماه رخ از راه وفا بازآمد لاله بوي مي نوشين بشنيد از دم صبح ، داغ دل بود به اميد دوا بازآمد چشم من در ره اين قافله راه بماند ، تا به گوش دلم آواز درا بازآمد
گر چه حافظ در رنجش زد و پيمان بشکست
،
لطف او بين که به لطف از در ما بازآمد
تعبیر:
بشارت باد که شاهد مقصود را در بر خواهی گرفت و دنیا به کام تو خواهد چرخید. دوستان را فراموش نکن. به زودی دشمنی ها به دوستی مبدل می شود.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 27 دی 1403 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 436
آن غاليه خط گر سوي ما نامه نوشتي ، گردون ورق هستي ما درننوشتي هر چند که هجران ثمر وصل برآرد ، دهقان جهان کاش که اين تخم نکشتي آمرزش نقد است کسي را که در اين جا ، ياريست چو حوري و سرايي چو بهشتي در مصطبه عشق تنعم نتوان کرد ، چون بالش زر نيست بسازيم به خشتي مفروش به باغ ارم و نخوت شداد ، يک شيشه مي و نوش لبي و لب کشتي تا کي غم دنياي دني اي دل دانا ، حيف است ز خوبي که شود عاشق زشتي آلودگي خرقه خرابي جهان است ، کو راهروي اهل دلي پاک سرشتي
از دست چرا هشت سر زلف تو حافظ
،
تقدير چنين بود چه کردي که نهشتي
تعبیر:
به آنچه که داری قانع باش. از هدف و مقصود خود دور شده ای و غمگین و ناراحتی. غم و ناراحتی را رها کن و دل به تقدیر بسپار. آنچه خیر است، پیش می آید. برای آرزوهای ناممکن و دور و دراز، خود را به رنج و زحمت مینداز. در انتخاب دوست دقت بیشتری کن تا ندامت و پشیمانی گریبانگیرت نشود.